پروژه EPC که در واقع مخفف کلمات Engineering Procurement Construction به پروژههایی اطلاق میشود که درآن تمام فعالیتها از طراحی پروژه گرفته تا خرید تمامی اقلام مورد نیاز، نصب، اجرا، پیش راه اندازی و راه اندازی آن به طور کامل به عهده پیمانکار بوده و به طور خلاصه پیمانکار پس از عقد قرارداد و طی زمان معین شده، پروژه را باید به صورت کامل به کارفرما تحویل دهد . در این بین کارفرما با تسهیل کار خود و محول کردن انجام تمام کارها به پیمانکار عملاً نقش مدیریتی و نظارتی پروژه را ایفا مینماید.
البته تعریف فوق یک تصویر کلی از پروژههای EPC است. به طور کلی تمامی عملیات انجام یک پروژه اعم از طراحی، اجرا، و تامین کالا، راه اندازی و ... شاید هر کدام به طور مجزا جزو کارهای معمولی باشد ولی نکته اساسی در این بین ارتباط این سه رویه کاری با همدیگر و مدیریت آن میباشد. چه بسا که ما مدیرانی با کفایت در هر کدام از سه زمینه فوق را-البته به صورت مجزا- در پروژههای مختلف شاهد بودیم که متاسفانه علم مدیریت آنها در این نوع پروژه ها(EPC) جوابگو نبوده و پروژهها را با مصائب مختلف اجین کردهاند. ترکیب عملیات، اداره کردن، تحویل به موقع با هزینه پیش بینی شده و با در نظر گرفتن ریسکها در محدوده هر قرارداد مفهومی جز مدیریت ندارد. مدیریت قرارداد یا پروژه EPC، همه تعهدات پیش گفته را به عهده میگیرد.
مدیریت زنجیره تامین (به انگلیسی: Supply Chain Management) عبارتست از فرآیند برنامه ریزی، اجرا و کنترل عملیات مرتبط با زنجیره تامین در بهینهترین حالت ممکن. مدیریت زنجیره تامین دربرگیرنده تمامی جابجاییها و ذخیره مواد اولیه، موجودی در حین کار و محصول تمام شده از نقطه شروع اولیه تا نقطه پایان مصرف میباشد.
مدیریت زنجیره تامین یک رویکرد یکپارچه سازی برای برنامه ریزی و کنترل مواد و اطلاعات میباشد که از تامین کنندگان تا مشتریان جریان دارد همانگونه که در وظایف مختلف در یک سازمان جریان دارد. مدیریت زنجیره تامین، مدیریت موجودی با تمرکز بر مدیریت عملیات را با آنالیز ارتباطات در سازمانهای صنعتی ارتباط می دهد. این رشته در طی سالهای اخیر دارای اهمیت فراوانی شده است. امروزه حوزه های مختلفی برای زنجیره تامین مورد استفاده قرار می گیرند از جمله این حوزه ها می توان به :
RFID* و غیره می باشند.
OFFICE ARITHMETIC
حسابرسی اداری Smart boss + smart employee = profit
رییس باهوش + کارمند باهوش = سود
Dumb boss + smart employee = promotion
رییس خنگ + کارمند باهوش = ترفیع
Dumb boss + dumb employee = overtime
رییس خنگ + کارمند خنگ = اضافه کاری
SHOPPING MATH
ریاضیات خرید کردن
A man will pay $2 for a $1 item he needs.
یک مرد بابت یک کالای 1 دلاری که نیاز دارد 2 دلار می پردازد
A woman will pay $1 for a $2 item that she doesn't need.
یک زن بابت یک کالای 2 دلاری که نیاز ندارد 1 دلار می پردازد
GENERAL EQUATIONS & STATISTICS
آمار و برابری عمومی
A woman worries about the future until she gets a husband..
یک زن نگران آینده است تا زمانی که شوهر کند
A man never worries about the future until he gets a wife.
یک مرد هرگز نگران آینده نیست تا زمانی که زن بگیرد
A successful man is one who makes more money than his wife can spend.
یک مرد موفق مردیست که درآمدش بیشتر از مبلغی باشد که زنش خرج می کند
A successful woman is one who can find such a man.
یک زن موفق زنیست که بتواند چنین مردی را پیدا کند
HAPPINESS
شادمانی
To be happy with a man, you must understand him a lot and love him a little.
برای اینکه با یک مرد شاد باشید باید او را کاملا درک کنید و کمی دوست داشته باشید
To be happy with a woman, you must love her a lot and not try to understand her at all.
برای اینکه با یک زن شاد باشید باید او را کاملا دوست داشته باشید و اصلا سعی نکنید که او را درک کنید
LONGEVITY
طول عمر
Married men live longer than single men do, but married men are a lot more willing to die.
مردان متاهل بیشتر از مردان مجرد عمر می کنند در عوض مردان متاهل بیشتر آرزوی مرگ می کنند
PROPENSITY TO CHANGE
گرایش به تغییر
A woman marries a man expecting he will change, but he doesn't.
زمانی که یک زن با مردی ازدواج می کند انتظار دارد که او تغییر کند ولی اینگونه نمی شود
A man marries a woman expecting that she won't change, and she does..
زمانی که یک مرد با زنی ازدواج می کند می خواهد که آن زن تغییر نکند ولی او تغییر می کند
DISCUSSION TECHNIQUE
ادبیات گفتگو
A woman has the last word in any argument.
یک زن در بحث حرف آخر را می زند
Anything a man says after that is the beginning of a new argument.
بعد از آن، هر حرفی که مرد بزند، شروع یک بحث جدید است
SEND THIS TO A SMART WOMAN WHO NEEDS A LAUGH AND TO THE SMART GUYS YOU KNOW CAN HANDLE IT
این متن را برای یک زن باهوش که به خنده نیاز دارد و مردان باهوشی که میدانید می توانند آن را هضم کنند، بفرستید
مهندسی هوا فضا، شاخهای ست از مهندسی که با هواپیما، فضاپیما، و مسائل و موضوعات وابسته به آنها سر وکار دارد. اغلب اوقات، از آن به عنوان مهندسی هوانوردی یاد میشود، خصوصا، زمانی که فقط به هواپیما اشاره شود، و وقتی که فضاپیما مورد نظراست، به آن مهندسی فضانوردی گفته میشود.
مهندسی هوافضا یکی از پیشروترین زمینههای پژوهشی است و بودجههای کلان نظامی و غیرنظامی که صرف این رشته میشود زمینههای پیشرفت و جهش در دیگر رشتههای دانش و مهندسی را فراهم ساخته است.
مهندسی هوافضا دانشی راهبردی است که در آن از دانشهای دیگر مانند متالورژی، علوم رایانه و الکترونیک بهره گیری میشود.
رشته هوافضا در دانشگاه
هدف رشته دانشگاهی هوافضا تربیت کارشناسانی است که کارکنان مورد نیاز محاسبات، طراحی، پژوهش و ساخت صنایع گوناگون هواپیمایی، بالگردسازی و موشکی را فراهم سازند. دانشجویان این رشته موظّفند که در طی تحصیل ۳ واحد پروژه بگیرند و در تابستان نیز در دفاتر مهندسی صنایع مربوط کارآموزی کنند .
دروس تخصصی رشته مهندسی هوافضا بر چهار پایه کلی استوارند: دینامیک گازها شامل هواپویش (آیرودینامیک)، پیشرانهها (جلوبرندهها)، مکانیک پرواز، سازههای هوافضایی و هواکشسانی.
هواپویش
هواپویِش یا آیرودینامیک به مطالعه و بررسی جریان هوا، محاسبه نیروها و گشتاورهای ناشی از آن بر روی جسم پرنده میپردازد. مهندس هوافضا با فراگیری این دانش به تحلیل جریانهای پیچیده در اطراف پیکرهای پرنده پرداخته و با به دست آوردن نیروهای هواسرشی امکان بررسی پایداری و طراحی سازه را فراهم میکند .
پیشرانه ها
دانش پیشرانهها به مطالعه و بررسی سامانههای جلوبرندۀ گرمایی، اعمّ از موتورهای هوازی و غیرهوازی میپردازد. موتورهای هوازی شامل موتورهای پیستونی و چرخپرهای (توربینی)است که از هوا به عنوان اکسیدکننده استفاده نموده و سوخت را با خود حمل میکنند. اما موتورهای غیرهوازی مانند موتور موشکها و فضاپیماها است که سوخت و اکسیدکننده را با خود حمل میکنند. در این دانش نحوۀ تولید نیروی رانش و همچنین ساختار کلی انواع موتورهای هوافضایی بررسی و مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
مکانیک پرواز
مکانیک پرواز به مطالعه و بررسی رفتار و حرکات هواگرد با بهره گیری از دادههای هواپویشی، هندسی و وزنی میپردازد و در واقع علم مکانیک پرواز از عملکرد تشکیل میشود و عملکرد به بررسی برد، مسافت نشست و برخاست، مداومت پروازی در سرعتهای گوناگون و پایداری و کنترل وسایل پرنده میپردازد توضیحات خیلی مختصر هستند
سازههای هوافضایی
سازههای هوافضایی به مطالعه و بررسی سازههای هواپیما و دیگر هوا/فضاگردها میپردازد و هدف آن طراحی سازههایی است که علاوه بر استواری کافی در برابر بارهای آیرودینامیکی و دیگر بارهای استاتیکی وارد بر وسایل پرنده، کمترین وزن ممکن را نیز داشته باشند.
هواکشسانی
هواکشسانی یا آیروالاستیسیته برهمکنش نیروهای هواسرشی و نرمش سازهای است که میتواند باعث اهتزاز (فلاتر)، واگرایی و جز اینها شود.
رشته دانشگاهی هوافضا خویشاوندی زیادی با تمامی گرایشهای مهندسی مکانیک دارد به این جهت دارای شماری درسهای مشترک با گرایشهای مهندسی مکانیک مثل مکانیک جامدات و مکانیک شارهها است .
پایه بیشتر این درسها بر ریاضی است، مانند دینامیک سیالات برای آئرودینامیک یا معادلات حرکت برای دینامیک پرواز. با اینهمه، اجزاء تجربی بسیاری نیز در این رشته وجود دارد. از نظر تاریخی، این اجزا تجربی از آزمایش مدلهای کوچک و نمونه اولیه، در تونل باد و یا در فضای باز منشا گرفته است. پیشرفتهای رایانه ما را قادر ساخته از دینامیک محاسباتی سیالات، و شبیه سازی رفتار سیال، برای کاهش هزینه و زمان صرف شده در آزمایش تونل باد استفاده کنیم.
برگرفته از
دانشنامه رشد
مدیریت پروژه یک نظام سازمان یافته ومدیریت منابع (بطور مثال منابع انسانی) میباشد به نحوی که پروژه بایک چشم انداز مشخص،کیفیت مشخص،زمان مشخص وقیمت تمام شده مشخص به اتمام برسد. پروژه یک کار موقتی است که فقط یک بارو به منظور ایجادیک محصول مشخص ویا خدمات مشخص انجام میشود.یک پروژه باعث تغییرات مفید ویا ارزش افزوده میشود. خصوصیت موقتی ویک باره بودن پروژه آن را از فرآیندها ویا اعمالی که دائمی ویا نیمه دائمی هستند و ممکن است بارها وبارها محصول مشابه ویا خدمات مشابهی را تولید میکنند متمایز می سازد.مدیریت این دوسیستم کاملاً متفاوت است.وروشهای فنی متفاوتی نیاز دارد. وهمین موضوع باعث پیشرفت علم مدیریت پروژه گردیده است.
اولین موضوع در مدیریت پروژه این است که اطمینان حاصل کنیم که پروژه با محدودیتهای مشخص تعریف شده باشد.
دومین موضوع که میتواند بحث جالبتری نیز باشد ، بهینه سازی اختصاص منابع و یکسان سازی دادههای مورد نیاز به منظور دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده پروژه میباشد. یک پروژه یک سری فعالیتهای کاملاً مشخص است که از منابع (مالی،انسانی،مواد،انرژی،فرصت،تدارکات وارتباطات و...) به منظور رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده استفاده می نماید.
برنامه کلاسی رشته های مهندسی اجرایی و پروژه نیم سال دوم سال 90-89 (مرکز سنندج):
تعریف متره:
متره عبارت است "از محاسبه و اندازه گیری مقادیر مصالح مورد نیاز ، برای اجرای یک پروژه یا محاسبه مقادیر مصالح به کار رفته و مصرف شده در یک پروژه اجرا شده " معمولا این نوع محاسبات و تحلیل ها ، در یک سری جدول های خاص انجام میگیرد که جدول های صورت وضعیت ( جدول ریز متره ، خلاصه متره ، و ... ) نامیده میشود .افرادی که این نوع محاسبات را انجام میدهند ، مترور نامیده میشوند .
انواع متره :
با توجه به این که مصالح با چه واحدی و برای چه نیازی محاسبه میشود ، انواع متره مطرح میشود که عبارتند از :
1. متره بسته .
2. متره باز (تجزیه بها یا آنالیز بها ).
1. متره بسته
در این روش ،مقادیر و اوزان مصالح را با توجه به واحد های مورد نیاز ، از روی نقشه ها و اسناد پیمان محاسبه و برآورد نموده ، و در جدول های مخصوص وارد مینمایند . سپس مقادیر به دست آمده را در قیمت های واحد پایه (معمولاً از فهرست بهای واحد پایه رشته مربوط استخراج میشود ) ضرب نموده تا قیمت هر آیتم به دست آید . از روی جمع جبری قیمت آیتم ها ، فیمت خالص پروژه حاصل میشود . اگر به این قیمت ، ضرایب مربوطه (ضریب بالا سری ، ضریب تجهیز کارگاه ، ضریب پلوس یا مینوس ، ضریب منطقه ای ، ضریب ارتفاع ، ضریب طبقات ، ضریب سختی کار ) ضرب شود ، قیمت کل پروژه به دست می آید .
در اینجا باید مشخص شود که هر عملیات را با چه واحدی باید محاسبه نمود ، وقتی واحد مشخص شد ، محاسبه مقادیر کار به توان ریاضی ، مهندسی و تجربه شخصی مترور بستگی دارد که بتواند به بهترین شکل محاسبات مربوطه را انجام دهد .
آیا میدانستید تمام مردم جهان به طور میانگین روزی دو مرتبه دروغ میگویند؟
برخی افراد دروغ گوهای خوبی نیستند و زود لو میروند اما برخی دیگر دروغگو های قهاری هستند.
آیا دوست دارید بدانید طرف مقابلتان در یک رابطه دروغ میگوید یا راست؟ به این 7 نشانه دقت کنید:
1. استرس و عرق کردن: شناختهترین نشانههایی که میتواند یک فرد دروغگو را لو دهد، عرق کردن و استرس اوست. زمانی که ما دروغ میگوییم همیشه میترسیم لو برویم. به همین دلیل دچار استرس میشویم و استرس با افزایش ضربان قلب و عرق کردن همراه است. اما این موضوع در رابطه با همه مردم صادق نیست. برخی افراد به دروغگویی عادت دارند و دچار استرس نمیشوند!
2. صدای خیلی زیر یا خیلی بم: روانشناسان معتقدند صدا علامت خوبی برای شناسایی دروغگو است. چرا؟ در واقع این ما نیستیم که صدا را کنترل میکنیم. مغز بر اساس احساساتی که داریم آن را به شکل اتوماتیک تنظیم میکند. وقتی دروغ میگوییم، میترسیم رسوا شویم. به همین علت معمولا تن صدا تغییر میکند و خیلی زیر یا خیلی بم میشود.
3. سخنان ضد و نقیض: دروغگوها به دلیل ترس از رسوا و شرمگین شدن تعادل احساسی درستی ندانسته و حتی حرفهای آنها کم و بیش ضد و نقیض است. برای آنکه مطمئن شوید یک فرد دروغ میگوید از او بخواهید دقیقا حرفی را که در یک موقعیت خاص زده برای شما در مواقع مختلف تکرار کند، حتی سوالات متفاوت و مدام در مورد همان مساله میتواند ثبات فکری دروغگو را بر هم بریزد.
4. میمیکهای غیرمعمول: پلک زدنهای مداوم، مالیدن پلک، نگاههای مبهم... همگی اینها نشانه میمیک صورت یک فرد حین دروغ گفتن است. صورت دقیقا احساساتی را که داریم نشان میدهد و کنترل عمقی آنها کمی سخت است. اگر فردی میمیک غیرطبیعی و غیرمعمول دارد و حین صحبت با شما دچار تیک خاصی مثل مالیدن پلک میشود، میتوانید به حرفهای او شک کنید.
5. ژستهای مخصوص: سرفه کردن درون مشت، بالا بردن دست روی سر و عقب بردن بالاتنه موقع حرف زدن از جمله ژستهای آدمهای دروغگو است. البته باید مراقب هم بود. برخی دروغگوها برای آنکه احساساتشان نمایان نشود حین حرف زدن کاملا خنثی عمل میکنند.
6. حرف زدن بدون جزئیات: دروغگوها معمولا در صحبت کردن وسواس به خرج نمیدهند و همه مسایل را رو نمیکنند. اگر شما حین صحبتها از فردی بخواهید با دقت بیشتری مسایل را برای شما بیان کند و به عبارتی وسواسیتر از او سوال کنید، معمولا دروغگو چون حافظه خوبی ندارد و در دور بعد قادر به بیان همان جوابها نیست. در نهایت میتوانید از زبان او این جملات را بشنوید "به من اعتماد نداری؟" اگر فردی واقعا دروغگو نباشد، خیلی سریع از کوره درنمیرود و برای بار دوم هم به برخی سوالات شما پاسخ میدهد.
7. احساسات اغراقآمیز: وقتی فردی فقط با دهان میخندد یعنی یا میخواهد رعایت ادب کرده باشد یا دروغگوی ماهری است. یک لبخند صادقانه همراه با عقب رفتن لبها و چین خوردن پلکها در سمت خارج همراه است. یک دروغگو معمولا تنها با دهان میخندد تا احساسات درونی خود را مخفی کند.
منبع: medisite
اگر از پیچیدگی های نرم افزارهای حسابداری موجود در بازار سر در نمی آورید و از طرفی می خواهید یک فاکتور ساده از اجناس خود تولید کنید و آمار تعداد آنها را در انبار داشته باشید، استفاده از اکسل و تابع کوچک و مهجوری به نام بهترین کار است. ،VLOOKUP از نوع توابع پایگاه VLOOKUP تابع داده ای است، یعنی می تواند با جداول پایگاه های داده کار کند، به عبارت ساده تر، فهرست چیزهای مختلف را در اکسل نگه می دارد. این چیزهای مختلف می تواند فهرست کارمندان، انبار اجناس، سی دی، تعداد افراد و ... باشد.
برای استفاده از این تابع، آیتم هایی که فهرست می شوند باید حتما یک شناسه منحصر به فرد داشته باشند )شماره دانشجویی برای دانشجویان، شماره پرسنلی برای کارمندان و ...( همچنین این ستون باید اولین ستون در جدول شما باشد. اگر جدولی به این صورت داشته باشید، می توان به سادگی با دادن شناسه منحصر به فرد جدول خود، هر تکه اطلاعاتی که لازم داشته باشید را با کمک این تابع به دست آورید.
یادتان باشد که اگر بخواهید فقط برای یک بار از این اطلاعات استفاده کنید، به مدت زمان راه اندازی سیستم فاکتور گیری تان نمی صرفد. اما با ایجاد یک قالب فاکتور می توانید تا مدت های زیادی از سیستم فاکتور گیری دست ساز خود استفاده نمایید. فرض کنید که الگوی فاکتور خود را و جدول داده های خود را در صفحه Sheet در یک دیگری ذخیره کرده اید. یک شناسه منحصر به فرد را در ستون اول فاکتور گیری خود )که عنوان کد را دارد( بنویسید، روی ستون دوم که احتمالا شرح آن داده را می خواهید بیاورید، کلیک کنید.
از منوی Insert، دکمه ی Functions را انتخاب کنید VLOOKUP را تایپ کنید، سپس Ok را فشار دهید در پنجره ای که باز می شود، مشاهده می کنید که سه عبارت اول به صورت درشت نوشته شده اند، یعنی این تابع بدون آنها درست کار نمی کند. عبارت اول، شناس های است که باید به آن بدهید تا آن را پیدا کند. عبارت دوم، محل قرارگیری جدول شما است و در عبارت سوم مشخص می کنید که به دنبال چه چیزی هستید. با کلیک روی دکمه های روبه روی هر عبارت، می توانید زحمت نوشتن را هم به خود ندهید و پارامتر ها را با کلیک وارد کنید. همچنین می توانید این نمونه فاکتور را برای امتحان دریافت کرده و زوایای کار را بررسی کنید :
آیا می خواهید در زندگی شخصی و خصوصی خود موفق باشید؟ جواب مثبت به این سؤال یک پاسخ بجاست. به خواندن این متن ادامه دهید تا 4 روش ساده کسب موفقیت فردی بدون اتلاف انرژی را دریابید.
وقتی از اول تا آخر این متن را درک و سپس اجرا کنید به نتایجی خواهید رسید که همیشه در پی آن بوده اید.
موضوع مهم اینکه آنچه در این جا می آموزید قابل اجرا و عملی است.
4 مرحله ساده برای چگونگی کسب موفقیت فردی
1- هدفتان را بشناسید. قبل از شروع سفر موفقیت باید هدفی داشته باشید. تنها تفاوت بین مردم عادی و موفق این است که مردم موفق یک هدف و دورنمای واضح و مشخص ازآنچه که در آینده قصد انجامش را دارند، در ذهن خود ترسیم کرده اند. آنها به روشنی می دانند که چه می خواهند و از هم اکنون تا کسب موفقیت آرمانی شان تلاش می کنند.
حتماً این مسأله را برای خود حل کنید که «در آینده چه می خواهید بدست آورید؟»
2- برای رسیدن به هدف، نیاز به چند فاکتور ضروری دارید. هدفی که به کار می برید بایستی قابل دسترس باشد همین طور دست یافتنی و قابل اندازه گیری باشد. اگر هدفتان این 3 فاکتور را نداشته باشد هدف واقعی نیست.
هم اکنون یک تکه کاغذ بردارید و هدفی که فاکتورهای بالا را داشته باشد، بنویسید. این کاغذ باید همیشه در دسترس باشد، می توانید در کیف پولتان بگذارید تا همیشه آن را مرور کنید.
3- سومین مرحله اینکه، فکر کنید و یک سری لیست کاری ایجاد کنید تا اهدافتان را قابل فهم و عملی کنید. این سؤال را از خود بپرسید «چگونه می توانم به اهدافم جامه عمل بپوشانم؟» دوباره تمام مراحل ممکن رسیدن به هدف را روی کاغذ بیاورید سپس به طور روزانه وظیفه ای را برای خود معین کنید. با انجام هر وظیفه یک قدم به هدف نزدیکتر می شوید.
4- سرانجام بایستی کارهایی را بر طبق برنامه انجام دهید. اگر هیچ کاری انجام ندهید هیچگاه به هدف نمی رسید. تنها با خواندن این مطالب و عزم همت نمی توانید به موفقیت فردی برسید پس باید کارهای برنامه ریزی شده ای را انجام دهید تا هدفتان را ممکن سازد. در طول راه رسیدن به هدف متوجه خواهید شد که برنامه ریزی های شما احتیاج به تغییر دارد این یعنی شما با تجربه شده اید پس دوباره برنامه ریزی کنید و به خود قرصت کافی بدهید. طوری برنامه ریزی کنید که از عهده آن برآیید. اکنون با قدرت و اعتماد به نفس بیشتر می توانید موانع را بردارید و به مقصد برسید
فرسودگی شغلی
می گویند رضایت شغلی با شادکامی ارتباط مستقیمی دارد. این در حالی است که عوامل مختلفی به عنوان منابع فشارهای روانی در محیط کار وجود دارند که گاهی تحمل آن ها از عهده فرد خارج است و به اصطلاح فرد به درد آن کار نمی خورد.
گاهی هم شخص قادر به مقابله با این عوامل استرسزا نیست و دچار عوارض متعدد جسمی و روانی میشود که طولانی شدن این فشارهای روانی به ایجاد فرسودگی شغلی منجر می شود و پیامد آن، کسالت، بی تفاوتی، عدم تصمیم گیری صحیح، عدم ثبات، ناکامی، خستگی مفرط و دلسردی در فرد است.
گفتگوی زیر با دکتر مجید صادقی، روان پزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در این خصوص می باشد.
آقای دکتر! فرسودگی شغلی از نظر شما به عنوان یک روانپزشک چه معنایی دارد؟
خستگی روانی ناشی از کار یا همان فرسودگی شغلی، از پا افتادگی و رخوت فرد شاغل به خاطر فشار روانی ناشی از کار است که شخص بنا به دلایلی نتوانسته با آن مقابله کند.
این فرسودگی شغلی چه پیامدهای برای فرد شاغل به همراه دارد؟